بیمانا: در طراحی این خانهها از روشهای بهینهسازی ساخت و مصرف انرژی استفاده شده است. این خانهها همگی توسط پرینتر سهبعدی ساخته شدهاند و هر کدام از آنها طراحی منحصر به فردی دارند که بیشباهت به خانههای سنگی کارتون عصر حجر نیستند. این نمایانگر آزادی در طراحی است که پرینترهای سهبعدی به طراحان و سازندگان میدهند.
خانه اول با زیربنای تنها ۹۳ مترمربع، دیوارهایی به پهنای ۵ سانتیمتر دارد. پس از طراحی خانه اول ساخت خانههای بعدی با پستوها، طبقات و بالکنهای جداگانه صورت گرفت. به گفته مدیر این پروژه «این خانهها بیانگر آزادی در اشکال است و بر اساس روند دیجیتالسازی صنعت ساختمان شکل گرفته است. »
رودی وان گروپ ادامه داد: «میخواستیم بگوییم در دنیای تازه ساختوساز با ابزارهای دیجیتالی همه چیز امکانپذیر است.»
از دهههای پیش تاکنون اتومبیلها، هواپیماها و زیردریاییها به شکل سهبعدی توسط نرمافزارهای کامپیوتری طراحی میشدند. با توجه به مزیتهایی که دیجیتالسازی برای این صنایع به همراه داشته است سئوال این است که چقدر از این تکنولوژی میتوان در صنعت ساختوساز بهره برد.
از سال 2000 میلادی استفاده از مدلهای سهبعدی در پروژههای بزرگ ساختمانی نیز توسعه پیدا کرد. هر چند دیجیتالیسازی تنها در مدلسازی سهبعدی خلاصه نمیشود، اما این صنعت نسبت به دیگر صنایع در پذیرش فناوری اطلاعات عقب مانده است. بر اساس گزارش موسسه مک کینزی (Mc Kinsey) که رشد و توسعه صنایع مختلف را رصد میکند، صنعت ساختمان در بین 22 صنعت مختلف در زمینه دیجیتالسازی در رتبه 21 قرار گرفته است.
در میان صنایع مختلف، بهرهوری در صنعت ساختوساز بسیار پایین است. دهها گزارش در دو دهه اخیر نشان میدهد که روند بهرهوری در صنعت ساختمان نسبت به دیگر صنایع کند بوده است. از نقطهنظر کارشناسان امر همزمانی در عدم پذیرش فناوری اطلاعات و همچنین بهرهوری کم در صنعت ساختمان امری نگران کننده است.
دلیل این نگرانی نیاز روزافزون به ساختمانها و زیربناهای پایدار و با کیفیت بالا است. با وجود نیروی کار سالخورده و کمبود نیروی کار جوان و کارا، مشکلات زیستمحیطی و اهمیت روزافزون انرژی، افزایش بهرهوری یک ضرورت به شمار میرود. چالش اصلی، توانایی کشورها در ایجاد ساختمانها و سازههای زیربنایی با کیفیت بالا، مبتنی بر اصول ساخت پایدار و مناسب با نیازهای منطقی تعریف شده است.
البته در اینجا تفاوتی مشخص میان صنعت ساختمان و دیگر صنایع وجود دارد. صنعت ساختوساز اساساً یک صنعت داخلی است و ساخت، تهیه منابع و تجارت با بازارهای خارجی در این صنعت به سختی انجام میشود. بنابراین در صنعت ساختوساز هر کشوری در وهله اول باید به نیروی کار خود تکیه کند.
دلیل اصلی تأخیر صنعت ساختوساز در ورود به عرصۀ دیجیتالسازی به ماهیت این صنعت بازمیگردد. صنعت ساختوساز صنعتی چندتکه مبتنی بر کارگروههای مختلف مهندسی است که در یک پروژه واحد در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. در سراسر چرخه حیات پروژههای عمرانی، کارشناسانی در کنار یکدیگر قرار میگیرند که تواناییها و تخصصهای مختلفی دارند. این ویژگی محیطی را در کارگاه ساختمانی به وجود میآورد که استانداردها و روندهای مختلف باید در آن لحاظ شود. در واقع در سراسر فرآیند ساختوساز، محدودیتها و پیچیدگیهایی به وجود میآید که موضوعات زیادی بر آن تأثیرگذار است. گاه حتی نیاز است در داخل یک کارگاه عمرانی رویهها، روندها و استانداردهای جدیدی توسط شرکتهای مختلف تعریف شود.
البته شرکتهای بزرگ اندکی در صنایع مختلف وجود دارند که توانستهاند این استانداردها را طرحریزی و اجرا کنند. تجربه شرکتهای بزرگ صنایع هوافضا همانند بوئینگ و ایرباس در این زمینه آشکارکننده تفاوت صنعت ساختمان و صنعت هوافضا است. بیشک این روند در صنعت ساختمان وجود ندارد اما سئوال اینجاست که آیا این صنعت در دیگر بخشهای مربوط به دیجیتالیشدن میتواند به جایگاه صنعت هوا فضا برسد یا خیر؟
مدیریت پروژه با استفاده از مدلسازی اطلاعات ساختمان و یا فناوری بیم (BIM) رویکردی است که نه تنها موجب صرفهجویی در هزینه و زمان پروژه میشوند بلکه تأثیر بالایی در بهبود کیفیت بناها و ساختمانها دارد. با وجود این مزیتهای غیرقابلانکار، اما در واقع پذیرش این فناوری از طرف کارفرمایان و جامعه مهندسی با مقاومت روبرو میشود. شاید پذیرش این فناوری از نقطه نظر فنی، از طریق مدلسازی و تجسمسازیهای سهبعدی و شناسایی تداخلات و همکاریهای بهینه سهلتر شود.
البته بهینهسازی فرآیند ساخت صرفاً با استفاده از مدلهای سهبعدی با محدودیت مواجه است. یکی از دلایل اصلی این حقیقت آن است که نخستین کسانی که مدلسازی سهبعدی را در فرآیند پروژه اجرایی وارد کردند، مهندسان و معمارانی بودند که کنترل کاملی بر هزینههای ساختوساز و زمانبندی نداشتند. در اینجا به مشکلی برمیخوریم که صرفاً ناشی از فناوری نیست بلکه ساماندهی پروژه و ویژگی صنعت ساختمان آن را تحمیل میکند. البته فناوری بیم (BIM) بعد چهارم (4D) و بعد پنجم (5D) نیز هست که به ترتیب بر اطلاعات زمانبندی پروژه و مدیریت هزینه پروژه میپردازد. جالب آن است که اطلاعات فوق در مدیریت پروژه به کار میآید و در مدل دیجیتالی نیز بارگذاری میشود.
در واقع همانگونه که بکارگیری مدلسازی سهبعدی در صنایع خودکار موجب تولید محصولات پیچیدهتر شده و بهرهوری کل سیستم را بالا برده است، دیجیتالیشدن در صنعت ساختمان و فناوری بیم (BIM) نیز موجب صرفهجویی در زمان، هزینه و بهبود کیفیت ساختمانها خواهد شد. فناوری بیم (BIM) مفهومی حیاتی برای صنعت ساختمان است و الگویی انقلابی است که این صنعت را متحول میکند.
این انقلاب توسط سازندگان و دستاندرکارانی که این صنعت را در جهان راهبری میکنند، به وقوع خواهد پیوست. آنهایی که هزینهها و روشها را کنترل کرده و بر زنجیره تأمین و تدارکات این صنعت تأثیر میگذارند، در این راستا گام خواهند برداشت. البته برای نفود بیشتر این فناوری به کشورمان ایران نیز میبایست مفاهیم بهصورت دقیق و روشن تعریف گشته و انتشار پیدا کنند.
تا کنون دو نکته برای ما روشن شده است:
1. صنعت ساختوساز بنا بر ماهیت خود پروژه محور و متشکل از دیسیپلین های مختلف است؛
2. فناوری بیم (BIM) گامی موثر برای دیجیتالسازی و افزایش بهرهوری در این صنعت به شمار می رود؛
اما برای دیجیتالیشدن صنعت ساختمان و بهرهوری بالا در این صنعت به چیزی بیش از این نیاز داریم.
خبرهای جذاب سایتهای تکنولوژیک نوید تحولات عمیقی را میدهد. هماکنون صنعت ساختوساز به نقطه عطف خود رسیده است. این صنعت فناوریهای مدلسازی سهبعدی، ابرنقاط، اینترنت اشیاء، تحلیل دادهها و فناوری موبایل را با هدف دیجیتالسازی به خدمت خود گرفته است. در میان همه این فناوریها، فناوری استفاده از گوشیهای همراه و هوشمند، بیشترین تأثیر را خواهند داشت.
شاید پذیرش این موضوع امروزه کمی سخت باشد. آیا این وسیله کوچک و فراگیر میتواند نحوه عملکرد صنعت ساختوساز را متحول سازد؟ امروزه هر کسی یک گوشی هوشمند دارد و همواره همراه فرد است و تقریباً همیشه به اینترنت متصل است.
برای درک بهتر تأثیر این دستگاه تنها کافی است یک کارگاه عمرانی را در نظر بگیریم. فعالیتهای زیادی در این سایت کارگاهی در حال انجام است که به هماهنگی نیاز دارد. هم اکنون نیز به دلیل مشکلات مربوط به فقدان این هماهنگی، زمان بسیار زیادی صرف میشود. دلیل آن نیز بیشتر در دو موضوع خلاصه میشود: اول تأخیرات مکرر در تأمین تجهیزات، مصالح و افراد است، دوم زمان زیادی است که برای پرکردن اوراق ایمنی، اوراق کیفیت و گزارشها صرف میشود.
میتوان تمامی این فعالیتها نظیر وظایف، فرآیندها، افراد، داراییها و غیره را با استفاده از این فناوری دیجیتالی کرد. در اینجا میتوان از گوشیهای همراه بهرهای برد که لپتاپ و تبلت از عهده آن برنمیآیند. حتی کارگران نیز میتوانند به این گوشیها مجهز گشته و به این اطلاعات بهصورت فوری و همرمان دسترسی پیدا کنند. به این ترتیب تمام فرایندهای کاری به سرعت و به سادگی میتوانند دیجیتالی شود.
هر کارگری میتواند با هزینهای پایین به گوشیهای موبایل مجهز گشته و دسترسی آنی و فوری به اطلاعات داشته باشد. به این ترتیب تمامی فرآیندها موجود در سایت کارگاهی به سرعت و به سادگی دیجیتالی میشوند. در این سیستم مدیریت کارگاه میتواند بهصورت همزمان و فوری بازرسیهای کیفی را انجام داده و اقدامات تعمیراتی برای نگهداری ساختمان و پیگیری تجهیزات انجام میگیرد. روند کار بهصورت ایمنتری انجام میشود و اطلاعات در دسترس کل تیم پروژه قرار میگیرد. گفتنی است یک سرور مطمئن تمام اطلاعات پروژه را ذخیره میکند.
فناوریهای جدید صنعت ساخت با دستاوردهای روشی در این صنعت تلفیق شده است. روشهایی مانند ساختساز به روش تولید همهجانبه یا (Lean Construction) که در آن تحقیق و توسعه با پروسه ساخت تلفیق میشود و همچنین روش PPVC یعنی استفاده از حجمهای پیشساخته در ساختمان و فرآیند بهینهسازی کارگاه. منابع زیادی برای تغییر الگوی صنعت ساختمان وجود دارد. این تغییرات موجب شکوفایی چشمگیری در این صنعت خواهد شد و در جهتگیری این صنعت در دو دهه آینده تغییر خواهند داد.
آنچه اهمیت دارد اینکه پذیرش روشهای جدید به اندازه پذیرش فناوریهای نوین برای موفقیت و بهبود کیفیت ساختمانها و بهبود بهرهوری در این صنعت اهمیت دارند. به عبارتی یکی بدون دیگری فاقد ارزش است. برای این کار یک سامانه قدرتمند و پیشرفته متصل به گوشیهای همراه نیاز است تا استانداردها، رویهها و فرآیندها در آن مدیریت شود.
در سالهای اخیر تعداد بسیار زیادی از اپلیکیشنهای موبایل برای مدیریت اطلاعات ساختمان توسعه یافتند. البته بیشتر آنها نتوانستند مزایای بارزی به همراه خود بیاورند زیرا یک عامل اساسی در آنان فراموش شده بود: بهینهسازی فرآیند کار. صنعت ساختمان به یک سامانه سازمانی قوی و پیشرفته گوشی همراه نیاز دارد که هم فرآیندهای مربوط به استانداردها و هم فرآیند مربوط به کارفرمایان را مدیریت کند. بعلاوه بسیاری از سازندگان استفاده از روش جدید را نظیر سازههای پیشساخته را آغاز کردهاند. اما این سازندگان فاقد سیستمهای قوی اطلاعاتی و ابزارهای هماهنگسازی در کارگاه هستند. این نقصان بر مزایای این روشهای جدید اثر منفی گذاشته است.
تغییر روند صنعت ساختمان در آینده نزدیک اتفاق خواهد افتاد. تنها موضوع مهم زمان است. سوال این است که صنعت ساختمان ایران چقدر میتواند خود را با رویهها، روشها و فناوریهای جدید سازگار کند؟ یک حقیقت در اینجا قطعی است و آن اینکه فناوری بیم (BIM) به ایران راه پیدا خواهد کرد و شرکتها دیر و یا زود به علت منافع زیادی که در صرفه جویی هزینه دارد از آن بهرهبرداری خواهند کرد. هرچقدر زودتر این اتفاق بیفتد بیشک به نفع صنعت ساختمان کشور خواهد بود. البته این امر بستگی به این دارد که صنعت ساختمان چگونه و به چهمیزان خود را با بکارگیری فناوریها و رویههای کاری جدید سازگار کند. سئوال اصلی این است که در فضای صنعت ساختمان که همه چیز در حال دگرگونی و نوآوری است، جایگاه شرکتهای ایرانی کجا خواهد بود؟آیامتخصصان و شرکت های ایرانی می توانند سهمی در بازارهای جهانی داشته باشند؟